جشن شش ماهگي
بالاخره شش ماهه شدي ومن كلي ذوق كارتو ميكنم خيلي بانمك شدي عزيزم اين روزها تو عرشم ،هر روز يه كار تازه يه حركت جديد اينا همه باعث ميشه دل مامانو باباآب بشه تو هم خوب بلدي دلبري كني ،دوتا دندون پايينيت هم درومده و صورت ماهت بانمك تر شده از روز ١٤ فروردين هم غذا كمكيتو شروع كردم خيلي با حرص و ولع ميخوري و كيف ميكني ولي نميدونم چرا اين ماه وزن اضافه نكردي دكترت ميگه طبيعيه ولي من يه كم نگران شدم .چند شب پيش براي شش ماهگيت و دندون دراوردنت يه كيك خريديم مامان جون و دايي حسام هم اومدن و ما يه جشن كوچولو گرفتيم و كلي خوش گذشت .روز يكم هم بردمت بهداشت و واكسن شش ماهگيتو زدم البته خودم تو اتاق نيومدم بابا تو رو برد اخه من طاقت ندارم ببينم توي ...
نویسنده :
سميه
16:48